حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثارى ارزنده دارد . برخى از آثار به خاطر سپردن آيات عبارت است از :

1 - پاداش اخروى

چنان كه در بحث ارزش حفظ قرآن گذشت , حافظان در بهشت جايگاهى والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود .

2 - هدايت انسان

تلاوت و انس با قرآن از سفارش هاى مكرر معصومان (ع ) است وحفظ قرآن به طور طبيعى به انس بـا آيـات الاهى مى انجامد, زيرا حافظقرآن بايد براى تثبيت محفوظات قرآنى اش دست كم روزى چـنـد بار به قرائت قرآن بپردازد .
معصومان (ع ) حافظان قرآن را به تكرار آيات الاهى فراخوانده , ياد آور شده اند همان گونه كه شتر بسته شده در يك نقطه - چنانچه مورد ديدار پياپى صاحبش واقع نـشـود .
جايگاهش راترك مى كند, محفوظات حافظ قرآن نيز- اگر پيوسته مورد مراجعه وتكرار قـرار نـگـيـرد- از خـاطـر زدوده مى شود .

بنابراين ,حافظ ناگزيربا قرآن انس مى گيرد و زمـينه ى هدايت وسعادتش فراهم مى آيد .
حضرت على (ع ) مى فرمايد: هيچ كس با قرآن هم نشين نـمـى شـود مـگـرايـن كـه از كـنـار آن بـا افزايش يا كاهش بر مى خيزد: افزايش هدايت ياكاهش گمراهى .

نفوذ قرآن در جان ها و پديدآوردن تحول در شخصيت افراد نيزاز آثار سازنده ى تلاوت و حفظ قرآن اسـت .
بـسيارى از مردم با تلاوت يا شنيدن آهنگ دلنشين قرآن مسير زندگى خود را تغيير داده , سمت سعادت و كمال رهنمون شدند .

3 - آرامش روحى

يـاد خـدا تـاثـيـر بـسـزايـى در روان آدمـى دارد و دل ها در پرتو آن آرام مى گيرد .
خداوند متعال مى فرمايد: [اءلا بذكر اللّه تطمئن القلوب [.
آگاه باش , دل ها با ياد خدا آرام مى گيرد . يكى از نام هاى قرآن ذكر است .
تلاوت و حفظ قرآن نوعى ذكرخداوند است كه انسان در پرتو آن از هجوم بسيارى از فشارهاىروانى و اضطرابات درونى مصون مى ماند . درستى اين سخن در عمل نيز بـه اثبات رسيده است .
قاريان و حافظان قرآن , به ويژه آنان كه درسحرگاهان با قرآن انس دارند, هـمـگـى اعـتـراف دارند ارتباط با قرآن درپيشگيرى از نگرانى و هجوم فشارهاى روانى بهترين و مـؤثـرتـريـن عـامـل بـه شـمـار مى آيد . اين اثر در پرتو نشاطبخش بودن قرآن پديد مى آيد .
پيامبر اسـلام (ص ) مـى فـرمايد:  مثل قرآن مثل كيسه ى سر بسته ى پر ازمشك است . اگر آن را باز كنى , بوى مشك فضا را معطر مى سازد و اگربه حال خود رها سازى , سود نمى بخشد .
قرآن نيز, چنانچه به تلاوتش روى آورى , فضا را از عطر خود آكنده مى سازد و روان را نشاطمى بخشد, و اگر تلاوت نكنى , در سينه ات پنهان مى ماند .

4 - نجات از تنهايى

كـتـاب بـهـتـرين هم نشين تنهايى است و قرآن زيباترين , عميق ترين و با نفوذترين كتاب شمرده مـى شود .
امام سجاد(ع ) مى فرمايد:  اگرهمه ى مردم روى زمين از دنيا بروند, تا وقتى قرآن با من است , از هيچ چيز وحشت ندارم

5 - فهم بهتر قرآن

مـهـم تـريـن و عمده ترين اثر حفظ قرآن درك بهتر آن است . حافظ به سبب تسلط بر همه ى آيات , ارتباط آن ها را نيك در مى يابد و در پرتوآن دركى بهترو درست تر از قرآن به دست مى آورد .
هر آيه از قرآن , ضمن داشتن معناى ظاهرى , بطن هاى متعدددارد كه در اثر شناخت بيش تر رواب ط آن بـاسـايـر آيـات قـرآن بـه عـنـوان جـزئى از يـك كـل آشكار مى شود .
هرچه انس انسان با آيات مـخـتـلـف قرآن بيش تر باشد, در تفسير قرآن بهتر و دقيق تر گام برمى دارد, براى مثال كسى كه مى خواهد درباره ى [دعا] در قرآن تحقيق و جست و جوكند, در نخستين مرحله به كشف الايات و معجم هاى قرآنى پناه مى برد .
اين كتاب ها اطلاعاتى درباره ى ماده ى دعا و مشتقات ومترادفات آن در دسـتـرس مـحقق مى گذارد, ولى هرگز به آياتى كه بدون به كارگيرى مشتقات ومترادفات دعـا مـعـارفـى پـيرامون آن مطرح مى كند, نمى پردازد . دراين موارد, به خاطر داشتن قرآن بسيار سـودمـنـداسـت .
حـافظ مى تواند همه ى آياتى كه در لفظ و معنا با موضوع موردنظر ارتباط دارد, گـردآورد و كـارى فراتر از كشف الايات انجام دهد .
بنابراين , آنچه در حفظ قرآن مهم است درك ارتباط آيات و سوره هابايكديگر است نه به خاطر سپردن كليات .
هرچه حافظ قرآن بر آيات و ارتباط و بـازيـابى آن ها مسلطتر باشد, بهتر مى تواند نظر قرآن درباره ى يك موضوع رابه دست آورد .
پس مـفـسـران حـافـظ قـرآن , بـهـتـرو دقيق تر مى توانند قرآن را تفسير كنند و تفسيرشان از تفسير مفسران غير حافظ جامع تر و دقيق تر است .

6 - تقويت حافظه

يكى از امتيازهاى قرآن مجيد آن است كه تلاوت و به خاطرسپردنش سبب تقويت حافظه مى شود . در روايـات چنان مى خوانيم كه قرائت قرآن به افزايش حافظه مى انجامد .

از آن جا كه حفظ ايـن كـتاب آسمانى به تكرار پيوسته ى آن وابسته است , مى توان گفت حفظقرآن مجيد حافظه را فزونى مى بخشد .

فلسفه ى حفظ قرآن

در آغـاز بـعـثـت پيامبر(ص ) براى حفظ قرآن از تحريف و نابودى ,راهى جز به خاطر سپردن آيات الاهى وجود نداشت , ولى اكنون - كه چاپ ونشر به پيشرفتى باور نكردنى دست يافته - چرا از حفظ قرآن سخن مى گوييم ؟ در پـاسـخ به اين پرسش بايد گفت : كلام الاهى تنها براى جلوگيرى از تحريف و نابودى به خاطر سـپـرده نمى شد تا با پيشرفت صنعت چاپ حفظ بيهوده جلوه كند . اين امر انگيزه هاى گوناگون داردكه برخى ازآن ها عبارت است از :

1 - جلوگيرى از تحريف

چنان كه گفته شد, در صدر اسلام آيات قرآن به صورت پراكنده وبر پوست و استخوان هاى شانه و دنـده هـاى جـانوران , چوب هاى درخت خرما, سنگ هاى سفيد, كاغذ و پارچه ثبت مى شد ,واحـتـمـال نـابودى يا تحريف كلام الاهى همواره وجود داشت .
در اين موقعيت , پيامبراسلام (ص ) مسلمانان را به حفظ قرآن سفارش كرد وحتى گروهى را برگزيد تا بدين كار پردازند .

2 - عمل به قرآن

يـكـى از اهـداف [حـفظ] آيات قرآن , عمل به مضامين آن است .
وقتى انسان كلام وحى را به خاطر مـى سـپـارد, نـاخود آگاه جانش تاثيرمى پذيرد و او را در مسير عمل به دستورهاى خداوند پيش مـى برد .
پاداش بسيار حافظان قرآن - كه در برخى از روايات به چشم مى خورد- بدين جهت است .
آنـان پـيـوسـتـه آيـات الاهـى راتـكرارمى كنند و گوشت و پوست خود را با آن مى آميزند .
در اين موقعيت ,احتمال اين كه خداوند آن ها را سمت كمال و سعادت رهنمون نشود,بعيد مى نمايد . عـمـل بـه آيات الاهى , از ديرباز مورد توجه حافظان و قاريان بوده است .
چنان كه صحابه يى مانند عـثمان و ابى و عبداللّه بن مسعودگفته اند: چون ده آيه از رسول خدا(ص ) مى آموختيم تا آن ها را بـه طـوركـامـل به خاطر نمى سپرديم و عمل نمى كرديم , به فراگيرى آيات ديگرنمى پرداختيم .

3 - بهره مندى از عبادت

در آيـيـن اسـلام , بـه خاطر سپردن آيات قرآن عبادتى مهم به شمارمى رود و پاداش دارد .
بيش تر روايـاتـى كه درباره ى ارزش و اهميت حفظ قرآن ذكر شده است , نگاه ابزارى ندارد و حفظ را تنها بـراى جـلوگيرى از تحريف عبادت نمى شمارد . در نگاه معصومان (ع ) نفس به خاطر سپردن آيات الاهى عبادت است و پاداش دارد . امام صادق ( ع ) مى فرمايد:  [اللهم فحبب الينا حسن تلاوته و حفظ آياته [.
 خداوندا, تلاوت قرآن و حفظ آياتش را براى ما دوست داشتنى فرما .
ايـن دعـا نشان مى دهد كه نفس تلاوت قرآن و حفظ آن محبوب حضرت است , و امام ششم (ع ) به خاطر سپردن آيات الاهى را, بى توجه به مسئله ى تحريف , از حضرت احديت در خواست مى كند . مـرحوم طبرسى در كتاب مكارم الاخلاق بابى با عنوان [صلاه حفظ القرآن ] دارد كه نشان مى دهد [حفظ قرآن ] ذاتا ارزش منداست و از عبادات شمرده مى شود .

حفظ قرآن و جهاد

حـفـظ قـرآن آثـار دنيوى و اخروى بسيار دارد و عبادت شمرده مى شود . بى ترديد اين آثار در پرتو عـمل به قرآن و احكام الاهى نهفته در آن تحقق مى يابد .
در بسيارى ازكشورهاى اسلامى , به ويژه آن هـا كـه زير سلطه ى فرهنگ شرق و غرب به سر مى برند, شمار حافظان قرآن بسيار است .
كتاب الاهـى در اين سرزمين ها كتابى تشريفاتى شده , تنهابه قرائت نيك ,پخش راديو- تلويزيونى و حفظ آن اهـميت مى دهند .
در برخى از اين كشورها مدارسى با عنوان [مدارس تحفيظ القرآن ] به صورت گـسـتـرده ديـده مى شود, در حالى كه ارزش هاى آن ها از غرب ياشرق گرفته شده است .
محمد عبده در تفسيرالمنار آورده :
 يكى ازقوانين بعضى از كشورهاى اسلامى اين است كه حافظان قرآن از جنگ و جهاد و بخشش اموال در راه خدا معافند . چنين قوانينى با سيره ى حافظان صدر اسلام سازگارنيست . آن هامجاهد بودند و آيات الاهى رادر زندگى به كار مى بستند.

 

جايگاه حفظ قرآن

آن كـه اسـلام را بـپـذيـرد, فرمانبردار باشد و قرآن راقرائت و حفظ كند, هر سال دويست دينار از بـيـت الـمـال بهره مند مى شود, و اگر در دنيا به طور كامل به اوداده نشود, روز قيامت - كه نياز بيش ترى دارد دريافت خواهد كرد .
امام على (ع )

اهميت

ويژگى هاى قرآن و سفارش هاى پيوسته ى پيامبر اسلام (ص )درباره ى آن سبب شد تا اين كتاب در سرتاسر زندگى مردم راه يابد وهمه چيز مسلمانان گردد, به ويژه آن كه مؤمنان آن روزگار جز قـرآن كـتـابى نداشتند و تلاوت , حفظ, تعليم و تعلم به آن اختصاص داشت .
حفظ قرآن همواره , به عـنـوان يك سنت و عبادت بزرگ , در ميان مسلمانان مطرح بود و حتى پس از پديد آمدن صنعت چـاپ نـيـزمـوقعيت خود را حفظ كرد . اين امر در پرتو جايگاه والاى قرآن و حفظآن تحقق يافت , جايگاهى كه مى توان آن را در ابعاد مختلف زير موردبررسى قرار داد .

قرآن

قـرآن دربـاره ى بـه خـاطـر سـپـارى كتاب خدا تنها دريك جا سخن به ميان آورده است .
آنجاكه مى فرمايد: [و اذكرن مايتلى فى بيوتكن من آيات اللّه و الحكمة ان اللّه كان لطيفا خبيرا . [
   حـكـمت و آيات الاهى را كه در خانه هاى شما تلاوت مى شود, به خاطر بسپاريد .
بدانيدكه   همانا خداوندمهربان و از همه آگاه است ] . ذكـر] درايـن آيـه در قـبـال نـسيان (فراموشى ) به معناى حفظ و به خاطر سپردن است .

خـداونـد مـتـعـال در ايـن آيـه و آيـات قبل وظايفى را براى زنان پيامبراسلام ( ص ) معين ساخته اسـت .
آخـريـن وظـيـفـه درايـن آيه بيان شده است . به آنان سفارش مى كند هرچه از كلام الاهى درخانه هايتان نازل مى شود, به خاطر بسپاريد و آن ها را در زندگى خويش به كار ببنديد .
ايـن آيـه در واقع ارزش حفظ قرآن را براى مسلمانان گوشزدمى نمايد .
مخاطبان آيه , زنان رسول خـدايـنـد امـا از آن جـا كـه اسـاس شـريـعـت بـر حـفظ قرآن و سنت پيامبر گرامى (ص ) است , مى توان گفت : در واقع مخاطب آيه گروهى خاص نيست و همه ى مسلمانان در تمسك به قرآن و سنت و حفظ آن شريكند .

احاديث

مـعـصـومـان (ع ) در ايـن بـاره سخنان بسيار دارند و در موارد مختلف به فراخور آگاهى و ايمان مـخاطبان شان به آن اشاره كرده اند . گفتارپيشوايان دين نشان مى دهد حفظ قرآن چنان اهميت دارد كـه بسيارى از مقام هاى معنوى جز به يارى آن به دست نمى آيد .
بخشى از اين مقام ها عبارت است از :

1 - هم نشينى با فرشتگان امام صادق (ع ) مى فرمايد: [الحافظ للقرءان العامل به مع السفرة الكرام البررة .
] حافظ قرآنى كه به آن عمل كند, با فرشتگان پيغام برونيك رفتار هم نشين خواهد شد .
گروهى اين روايت را ذيل آيه ى [باءيدى سفرة . كرام بررة .[

ذكر كرده اند و معتقدند مراد از[سفرة ] (سفيران ) حافظان , قاريان ,كاتبان قرآن و دانشمندانى است كه در هر عصرى آيات خداوند را ازدستبرد شياطين محفوظ مى دارند .

ايـن تـفـسـير درست نمى نمايد, زيرا خداوند مى فرمايد: آيات الاهى به دست [ سفيران نيك رفتار] سپرده شده است و روايت نشان مى دهد كه حافظان هم نشين سفيرانند نه خود آن ها .
سـخـن امام صادق (ع ) بر همراهى و هم نشينى حافظان و مفسران با سفيران گواهى مى دهد .
بى تـرديـد وقتى دانشمندان و حافظان قرآن كارى شبيه فرشتگان و حاملان وحى انجام مى دهند, با آن ها در يك جايگاه و رتبه قرار مى گيرند .


2 - در شمار بزرگان امت جاى گرفتن امام صادق (ع ) مى فرمايد: [اشراف امتى حملة القرءآن و اءصحاب الليل .[ بزرگان امت من , قاريان و حافظان
و شب زنده دارانند .


3 - ايمنى از عذاب الاهى امير مؤمنان (ع ) مى فرمايد: [اقرؤواالقرآن و استظهروه فان اللّه تعالى لا يعذب قلبا وعى القرآن .[
 قـرآن تـلاوت كـنـيـد وآن را به خاطرسپاريد, زيرا خداوندمتعال دلى كه قرآن در آن باشد عذاب نمى كند .
حـفـظ قـرآن مـجيد و انس با آن , انسان را در مسير عمل به وحى وبهره جستن از معارف آن قرار مى دهد و در نتيجه از آتش دوزخ مصون مى دارد . پيامبراكرم (ص ) مى فرمايد: [لوكان القرآن فى اهاب ما مسته النار . [ اگر قرآن در پوستى باشد, آتش بدان نخواهد رسيد .


4 - آبادى قلب رسول خدا(ص ) مى فرمايد: [ان الذى ليس فى جوفه شيى ء من القرآن كالبيت الخراب . [
 كسى كه در درونش چيزى [ سوره ياآيه يى ] از قرآن نباشد, مانند خانه ى ويران است .
چـنـان كـه خـانه ى ويران نزد مردم ارزش ندارد, دل تهى از آيات الاهى نيز نزد خداوند بى ارزش اسـت . اسـاس شـرافت و ارزش انسان هاتقوا و انس با قرآن است . روح مانند بدن به غذا نياز دارد و غذاى آن قرآن و معارف الاهى است . دلى كه از كلام وحى بى بهره باشد, مرده و چون خانه ى ويران است .


5 - مشمول آمرزش الاهى رسول خدا(ص ) فرمود: [من قرء القرآن عن حفظه ثم ظن ان اللّه تعالى لا يغفره فهو ممن استهزء بايات اللّه [ .
  كـسـى كـه قرآن را از حفظ بخواند و گمان كند خداى تعالى او را نمى آمرزد, در شمار كسانى كه آيات الاهى رابه تمسخر گرفته اند, جاى دارد .


6 - پاداش مضاعف امام صادق (ع ) فرمود: [ان الذى يعالج القرآن و يحفظه بمشقة منه و قلة حفظ له اجران .[

هـركـس در فـراگـيرى قرآن بكوشد و به سبب كمى حافظه آن را به سختى حفظ كند دو پاداش دارد . پاداشى براى حفظ آن و پاداشى براى تحمل سختى آن  

7 - پذيرفته شدن شفاعت رسول خدا(ص ) فرمود: [من قرءالقرآن حتى يستظهره و يحفظه ادخله اللّه الجنة و شفعه فى عشرة من اءهل بيته كلهم قد وجبت لهم النار .[
  هـركه [ آن قدر ] قرآن بخواند تا حفظ شود, خداوند او رابه بهشت داخل خواهد كرد و شفاعتش را درباره ى ده تن از خانواده اش - كه آتش بر آن ها واجب شده ,مى پذيرد .
آرى , قـرآن در حـق مـؤمنان شفاعت مى كند و آنان را به بهشت رهنمون مى شود ,
حافظ و حـامـل قرآن نيز چون قرآن توان شفاعت دارد . البته شفاعت حافظان با قرآن تفاوت دارد .
شفاعت قـرآن فـراگـيراست , ولى شفاعت حافظ قرآن محدود بوده , تنها درباره ى خانواده اش و آن هم به تعداد انگشتان دست پذيرفته مى شود .


8 - بالاترين درجات بهشت رسول خدا(ص ) فرمود: [عدد درج الجنة عدد آى القرآن فاذا دخل صاحب القرآن الجنة قيل له ارقا و اقرء لكل آية درجة فلا تكون فوق حافظ القرآن درجة . [
 درجـات بـهـشـت بـه تـعـدد آيـه هـاى قـرآن است . چون صاحب قرآن داخل بهشت شود, به وى مـى گـويندبخوان وبالا رو كه هر آيه يى رادرجه يى است .
پس برتر ازدرجه ى حافظ قرآن درجه يى نيست .


9 - دريافت پاداش انبيا رسول خدا(ص ) فرمود: [يـا سـلـمـان ...
ان اكرم العباد الى اللّه بعد الا نبياء, العلماء ثم حملة القرآن , يخرجون من الدنيا كما يخرج الا نبياء و يحشرون من قبورهم مع الا نبياء و يمرون على الصراط مع الا نبياء و ياءخذون ثواب الا نبياء .
  اى سـلـمـان ,...
هـمانا بعد از انبيا بهترين بندگان نزدخداوند عالمانند و سپس قاريان و حافظان قـرآن .
آنـان هـمانند انبيا از دنيا مى روند , همراه آنان ازگورهابرانگيخته مى شوند, در كنار آنان از صراط مى گذرند وپاداش آن ها را [ از خداوند ] دريافت مى كنند .



سيره قاريان و حافظان قرآن نزد پيامبراسلام (ص ) و اميرمؤمنان (ع )جايگاهى والا داشتند و مورد احترام و تـشويق مادى و معنوى آن بزرگان قرار مى گرفتند .
بخشى از سيره ى آنان دراين زمينه چنين است :

1 - بخشش مجازات حافظان در روزگار پيامبر(ص ) وعلى (ع ), دانستن فنون قرائت و حفظقرآن به تخفيف مجازات يا بخشش آن مـى انـجـامـيـد , براى مثال مردى نزد على (ع ) آمد وبه دزدى اعتراف كرد .
حضرت پرسيد: آيا چيزى ازقرآن مى دانى ؟ پاسخ داد: آرى , سوره ى بقره را به خاطر سپرده ام .
حضرت فرمود: در مقابل اين سوره دستت رابه خودت بخشيدم و قطع نمى كنم .
اشعث گفت : اى امير مؤمنان , آيا حد الاهى را تعطيل مى كنى ؟! حـضـرت فـرمـود: تو چه مى دانى , اگر شاهدان بر جرم گواهى دهند, امام حق بخشش و تعطيل حـدود الاهـى نـدارد, امـا ايـن فـرد بـه زيان خويش اعتراف كرده است .
وقتى شاهدى بر گناهى گواهى نداد,امام حق دارد حد الاهى را ببخشد وجارى نسازد .

تـخفيف مجازات حافظان اكنون نيز در برخى از كشورهاى اسلامى اجرا مى شود .
در كشور ماو نيز پاكستان زندانيانى كه قرآن راحفظ مى كنند, از تخفيفى ويژه برخوردار مى شوند .



2 - حفظ قرآن در جايگاه مهريه اهـتـمام به قرآن و حفظ آن در صدر اسلام چنان بود كه ياد گرفتن سوره يى از قرآن مهريه ى زن مسلمان قرار مى گرفت . سهل بن سعدمى گويد: زنى نزد پيامبر(ص ) آمد و گفت : من خود را به خدا ورسولش بخشيدم . حضرت فرمود: به زن نياز ندارم . مردى به رسول خدا(ص ) گفت : او را به ازدواج من در آور .
حضرت فرمود: چيزى دارى به وى دهى ؟ مرد گفت : خير . حضرت فرمود: حتى انگشترى از فلز! مرد معذرت خواست .
حضرت پرسيد: از قرآن چه مى دانى ؟ مرد پاسخ داد: سوره ى فلان وفلان و همين طور سوره هايى كه حفظ بود, بر شمرد . حضرت فرمود: آيا مى توانى از حفظ بخوانى ؟ گفت : آرى .
پيامبر (ص ) فرمود: تو را به ازدواج او در آوردم , در برابر آنچه ازقرآن به وى مى آموزى .



3 - تقدم حافظان در صحنه هاى اجتماعى در صـدر اسلام , ملاك تقدم افراد در كارهاى مهم و حساس اجتماعى دانستن قرائت و حفظ قرآن بـود . پـيـامـبـراسـلام (ص ) قـاريـان وحـافـظـان را بـه مـنـصـب هايى چون فرماندهى و امامت جماعت مى گماشت .
در روايات چنان مى خوانيم كه نبى اكرم (ص ) مقررداشت هر مسلمانى بيش از ديگران قرآن فراگرفته , گرد آورده يا حفظكرده است بر ديگران فرمان راند وبر مردگان نماز گـزارد .

در جنگ احد وقتى خواستند پيكر شهيدان را به خاك سپارند, شهيدى كه بيش تر قـرآن مـى دانست مقدم بود يا مدفن آن كه آيات بيش ترى به خاطر سپرده بود, نزديك تر به حمزه قرار مى دادند .

روزى پيامبراسلام (ص ) جمعى را به سفرى مى فرستاد, از آن هاپرسيد: چقدر قرآن مى دانيد؟ يـكـى از آن هـا- كـه از هـمـه جـوان تر بود- پاسخ داد: من سوره ى بقره و چند آيه ى ديگر از قرآن مى دانم . فرمود: برويد, اين شخص سرپرست و امير شمااست .
گفتند: شخصى كه شما مى فرماييد از همه جوان تراست ! پيامبر(ص ) فرمود: او سوره ى بقره را مى داند .

در عـصـر نـبـوى , حفظ قرآن چنان اهميت داشت كه حتى غلامان حافظ نيز بر مردم عادى مقدم شـمرده مى شدند .
وقتى مهاجران به مدينه هجرت كردند, سالم غلام ابو حذيفه , به دليل اين كه از همه به فنون قرائت و حفظ قرآن آشناتر بود, امامت جماعت آن ها را برعهده داشت .



4 - اختصاص مستمرى از بيت المال قـاريـان و حـافظان قرآن در مسائل مادى نيز از توجه ويژه برخوردار بودند و بخشى از بيت المال مسلمانان به آنان اختصاص داشت .
اميرمؤمنان (ع ) فرمود: آن كه اسلام را بپذيرد, فرمانبردار باشدو قرآن را قرائت و حفظ كند, هر سال دويست دينار از بيت المال بهره مند مى شود, و اگر در دنيا به طور كامل به او داده نشود, روزقيامت - كه نياز بيش ترى دارد- دريافت خواهد كرد .

در منابع تاريخى چنان مى خوانيم كه امام على (ع ) براى آنان كه قرآن قرائت مى كردند, دو هزار دو هزار ازبيت المال اختصاص مى داد . بـرخـى از مـراجع عظام مانند آيت اللّه العظمى گلپايگانى (ره (
و آيت اللّه صافى - دام ظله الـعـالـى - شهريه يى به حافظان قرآن اختصاص داده اند و در اين زمينه ,از سيره ى اميرمؤمنان (ع ) پـيـروى كرده اند .
آيت اللّه العظمى گلپايگانى (ره ) در آغاز برقرارى شهريه ى خويش اعلام كرد:هر طـلـبـه ايى كه حافظ قرآن باشد, در هر رتبه يى كه شهريه بگيرد, شهريه اش را دو برابر مى كنم .
او هـمـچنين براى تشويق حافظان كل كشور, (چه روحانى وچه غيرآن ) زمانى دستور داد براى همه حقوق تعيين كنند .

بـعد از رحلت وى , داماد گرانقدرش حضرت آيت اللّه صافى -دام ظله العالى - اين سيره را دنبال كـرد . او اكـنـون بـه طـلبه هايى كه حافظ قرآن باشند دو برابر شهريه مى دهد .
امروزه اين حركت درحـوزه ى علميه ى قم به صورت يك فرهنگ در آمده است .
شوراى مديريت حوزه حافظان قرآن را درجـه بـنـدى كـرده اسـت و بـراى حـافـظ5 جزء تا كل قرآن , به تناسب محفوظات , شهريه ى مخصوصى در نظرگرفته است .


نظر قاريان معروف جهان در مورد حفظ قرآن كريم در كشور مصر- كه از نظر قرائت قرآن بانغمه هاى دلنشين درسطح بالايى قراردارد - قارى قرآن به كـسـى گـفـته مى شود كه , افزون برتوان تلاوت دلنشين , حافظ نيز باشد .
بنابر اين , آن كه حافظ نـيـسـت -حتى اگر قرآن را با صوت خوش بخواند- قارى خوانده نمى شود .
دراين باره , آگاهى از نظر قاريان معروف جهان سودمند مى نمايد .


1 - استاد احمد محمد بسيونى استاد احمد محمد بسيونى مى گويد: اولين گام براى يك قارى قرآن حفظ قرآن است .
كسى كه حافظ قرآن باشد بسيار بهترمى تواند به قـرائت قـرآن بـپـردازد .
بـنابر اين , به تمام قاريان قرآن سفارش مى كنم كه حتما به حفظقرآن نيز اهتمام بورزند .
قـاريـان ايرانى از حيث تلاوت قرآن بسيار زيبا تلاوت مى كنند,اما نكته يى كه بايد مورد توجه قرار دهند, اين است كه درراستاى تمرين هاى خويش از حفظ قرآن نيز غفلت نورزند .



2 - استاد محمد محمود طبلاوى استاد محمد محمود طبلاوى مى گويد: اولين شرط براى قارى شدن حفظ كل قرآن است ودر كانون قرائات دانشگاه الازهر مصر, كسى كه حافظ كل نباشد وارد آن نمى شود .



3 - استاد شحات محمد انور استاد شحات محمد انور نيز مى گويد: شـرط اسـاسى براى قارى شدن حافظ بودن است , و با اين شرطدر واقع انسان اهليت قارى بودن مى يابد . در اين صورت , لازم است از سنين سه يا چهار سالگى به حفظ قرآن پرداخت .



4 - استاد على پرهيزكار استاد پرهيزكار قارى و حافظ برجسته ى قرآن در اين باره چنين مى گويد: متاسفانه موضوع مهم حفظ قرآن كريم آن طور كه شايسته ولازم است مورد توجه نبوده و اين در حالى است كه استعدادهاى شگرف و قابل ملاحظه به وفور مشاهده مى شود .
از طرفى اهميت فوق الـعـاده حـفـظ قـرآن - كه نتيجه اش انس باكلام آرام بخش خداى متعال است - بر كسى پوشيده نـيـسـت , بـه ويـژه آن كـه شـيـاطـيـن درصـدد افـسـاد و تـضييع جان و روان جوانان مسلمان هستند .